تعطيلات تابستونه
تا توپمو بر مي دارم
ميگه توي كوچه نرو
مي خوام برم توي حياط
ميگه توي باغچه نرو
خبر نداره مامانم
دلم مي خواد فرار كنم
برم توي حياطمون
زنبورا رو شكار كنم
به دنبال پروانه ها
به هر طرف سر بزنم
خودم يه پروانه بشم
توي هوا پر بزنم
مامان مهربون من
تا مي بينه جُم مي خورم
ميگه بشين، بازي بسه
بايد بازم بري كلاس
بخوني حساب و هندسه
اسممو تو چندتا كلاس
نوشته تا درس بخونم
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 11:11 توسط وحید
|